قوله سبحانه: أَوَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما رتق و فتق اسمانها از منظر روایات
. در اولین خطبه نهج البلاغه - که درباره آفرینش جهان است - می خوانیم : « ثم انشا سبحانه فتق الاجواء و شق الارجاء وسکائک الهواء ... ثم فتق ما بین السماوات العلی فملاهن اطوارا من ملائکته ، سپس خداوند فضاهای شکافته و کرانه های کافته و هوای به آسمان و زمین راه یافته راپدید آورد ... آنگاه میان آسمانهای زبرین را بگشود و از گونه گون فرشتگان پرنمود » . در خطبه 211 می فرماید : « ففتقها سبع سماوات بعد ارتتاقها ، آنها را از هم شکافت پس از آنکه به هم پیوسته بودند » .
روایت شده است كه عمرو بن عبید بر امام باقر (ع) وارد شد تا با سؤالهایی ایشان را بیازماید. به حضرت گفت: قربانت شوم! معنای «اولم یر الّذین كفروا ان السّموات كانتا رتقاً ففتقناهما»[21] چیست؟ این رتق و فتق چیست؟ امام باقر (ع) فرمودند: آسمان بسته بود؛ باران نمیبارید و زمین بسته بود؛ گیاهی نمیرویاند
رتق و فتق از منظر علم
نظریه مذکور که به نظریه «ابر چگال» نیز مشهور است، ادعا میکند که جهان آغازی داشت و به انتهایی میرسد؛ بنابراین روزگاری «آتشگویی» وسیع از گازهای بینهایت چگال و سوزان با بیش از تریلیونها درجه حرارت که بیشتر متشکل از هیدروژن و هلیوم بود، وجود داشت. این آتشگوی، ۱۵ میلیارد سال پیش منفجر شد [انفجار بزرگ] و انبساط آن به شهادت تغییر مکان سرخ، هنوز ادامه دارد. با گذشت زمان، تراکم ماده در بسیاری از نقاط این توده منبسط شونده گاز، پدید آمد. این تراکمها، با جذب ماده از محیط اطراف رشد کردند و جهان به تودههای بسیار عظیمی از گاز، که هریک میرفت تا کهکشانی شود، تقسیم شد. از بین نظریههای موجود، این نظریه از لحاظ علمی مقبول ترین نظریه علمی است
🌸🍃خداوند برای برادرم علی عليه السلام فضيلت هايی قرار داده است كه فقط خود خدا تعداد آن را می داند.
🌸🍃پس هر كس يكی از فضايل او را ذكر كند در حالی كه به آن اعتراف و اقرار داشته باشد خداوند تمام گناهان گذشته و آينده او را می آمرزد گر چه با گناهان جن و انس به قيامت پای بگذارد.
🌸🍃و هركس يكي از فضايل او را بنويسد تا زمانی كه خطی از آن نوشته به جا بماند فرشتگان مدام برای او طلب آمرزش می نمايند.
🌸🍃و هركس به يكی از فضايل او گوش بدهد خداوند گناهانی را كه آن شخص با گوش خود انجام داده می آمرزد.
🌸🍃و هركس به نوشته ای از فضايل او بنگرد خداوند گناهانی را كه آن شخص با چشم خود انجام داده می آمرزد.
سپس حضرت فرمودند:
نگريستن به علی عليه السلام و ذكر او عبادت است، ايمان بنده تنها با ولايت او و برائت از دشنان او پذيرفته می شود.
امالی شيخ صدوق رحمه الله صص٢٤٣
آدم در وقت خوشی و فراغت، باطن خود را آشکار میکند
انسان در دو موقعیت، ضمیر و باطن خودش را آشکار میکند؛ یکی در «سختی و فشار»، دیگری در زمان «خوشی و فراغت». ببینید در اوقات فراغت(مثلا نوروز) اولین کاری که به ذهنتان میآید چیست؟ برخی هوسبازتر میشوند و برخی مهربانتر؛ شما چطور؟
بعضیها حریصِ بازی هستند. البته دین با سرگرمی و بازی مخالف نیست؛ با «کم لذت بردن» مخالف است. آدم دونهمت وقتی بیکار میشود، بهدنبال لذتهای کم و بیارزش میرود و اینگونه ضمیر خود را نشان میدهد.
بعضیها در اوقات فراغت، سراغ فعالیتهای ناب و کمیاب (مثل خدمت به دیگران) میروند. بعضیها هم در وقت فراغت، سراغ محاسبۀ نفس میروند. لااقل در تعطیلات نوروز که ایام فراغت است، به محاسبۀ نفس بپردازیم.
امیرالمومنین(ع): فراغت برای افراد معمولی زمینۀ هوسبازی است (غررالحکم/۹۷۴۳)
🍬نکته ها🍬
مراد از نور در این آیه، قرآن كریم است. چنانكه در آغاز سوره ابراهیم مى خوانیم: «كتاب انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الى النور» كتابى به سوى تو فرستادیم كه مردم را از ظلمات (شرك و جهل و تفرقه) خارج و به نور (توحید و علم و وحدت) هدایت كنى.در آیات قبل، سخن از كفر و ایمان نیاوردن به خدا و رسول و معاد بود كه امتهاى قبلى را گرفتار عذاب كرد. این آیه مىفرماید: پس شما راه آنان را نروید و ایمان آورید.در روایات مى خوانیم: نور، همان امامان معصومند، زیرا آنان قرآنِ مجسّم و ناطقند. امام باقرعلیه السلام مى فرماید: آنان هستند كه قلوب اهل ایمان را نورافشانى مى كنند. «هم الّذین ینوّرون قلوب المؤمنین»🔘 پيام ها 🔘 1️⃣ ایمانى ارزش دارد كه جامع باشد؛ ایمان به خدا و پیامبر و كتاب آسمانى. «آمنوا باللّه و رسوله و النور الّذى انزلنا»2️⃣ خداوند، نور است: «اللّه نور السموات و الارض» و آنچه از سوى او نازل شود، نور است. «النّور الذى انزلنا»3️⃣ ایمان باید همراه عمل باشد. «آمنوا... تعملوا
ماه رجب ماه خدا
.. شهر الله...🕊 در روایت مشهور ملک (فرشته) داعی اشاره شده که هر که خواهان وصال خدا و فناء فی الله و لقاءالله هست باید از این ماه استفاده کند... که خواندن هر روز روایت ملک داعی و تأمّل درش در ماه رجب سفارش شده؛ندای مَلَک داعی در شبهای ماه رجببنا بر روایت منقول از رسول خدا ص، شبهای ماه رجب امتیاز خاصّی نسبت به سایر اوقات آن دارد.خداوند در آسمان هفتم فرشتهای را منصوب فرموده که به او «داعی» (به معنای دعوتکننده) گویند. چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته از آغاز شب تا صبح ندا سر میدهد:خوشا به حال ذاکران و یادآوران خدا، خوشا به حال مطیعان. و خداوند تعالی میفرماید: من همنشین کسی هستم که همنشین من است، من مطیع کسی هستم که مطیع من است، من بخشندهی کسی هستم که تقاضای بخشش کند. این ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. پس هر کس مرا در این ماه بخواند اجابتش میکنم، و هرکس از من چیزی طلب کند به او عطا کنم و هر کس از من طلب هدایت کند، او را هدایت مینمایم. و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار دادم، پس هرکس بدان چنگ زند به من می رسد.💠 اعمال شب و روز اول ماه رجب
1-غسل کردنسیّد بن طاووس مىگوید در کتب «عبادات» روایتى از رسول خدا ص یافتم که آن حضرت فرمود هر کس ماه رجب را درک کند و در اول، وسط و آخر آن، غسل کند همانند روزى که از مادر متولد شده، از گناهان خارج شود و پاک شود
2-روزه گرفتن روز اولروایت شده که حضرت نوح (ع) در این روز به کشتى سوار شد و به کسانى که همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود -
3- زیارت امام حسین علیه السلاماز امام جعفر صادق ع روایت شده است که هر کس امام حسین ع را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد
4- خواندن نماز دو رکعتی بعد از نماز عشاء، دو رکعت نماز به جا آورد در رکعت اول «حمد» و «الم نشرح» را یک مرتبه و سوره «توحید» را سه مرتبه بخواند و در رکعت دوم، سورههاى «حمد»، «الم نشرح»، «توحید» و «معوّذتین» (سورههاى ناس و فلق) را یک بار بخواند و پس از سلام ۳۰ مرتبه بگوید: «لا اله الاّ الله» و ۳۰ مرتبه «صلوات» بفرستد، رسول اکرم(ص) فرمود: کسى که این عمل را انجام دهد، خداوند گناهانش را مىآمرزد و از گناه پاک مىشود
.5- احیاى شب اول ماه رجبشیخ طوسى در «مصباح المتهجّد» از امام صادق (ع) از جدش از امیرمؤمنان على (ع) نقل کرده است که آن حضرت دوست داشت که در چهار شب از شبهاى سال، فارغ از هر چیز، به عبادت بپردازد: شب اوّل ماه رجب، شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان.در حدیثى دیگر، از امام صادق (ع) نقل شده است که «تا مىتوانى بر احیاى شبهاى عید فطر، عید قربان و شب اول رجب مراقبت کن» 6️⃣ خواندن دعایى که از امام جواد (ع) نقل شده است که فرمودند مستحب است انسان در شب اول رجب، با این کلمات، دعا کند " اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ، وَاَنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء مُقْتَدِرٌ، وَاَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ أَمْر یَکُونَ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّد نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللهِ، اِنّى اَتَوَجَّهُ بِکَ اِلَى اللهِ رَبِّکَ وَرَبِّى لِیُنْجِحَ بِکَ طَلِبَتتیمیلاد امام باقر علیه السلام مبارک باد🔶
🍃تاريخچه ترجمه قرآن كريم🍃
📝ترجمه قرآن، نخستين بار در شرق و بوسيله مسلمانان و بصورت بخشى از آيه هاى قرآن و بمنظور خدمت به دين مبين اسلام تحقق يافته است و طبق روايتى 🌸سلمان فارسى به درخواست جمعى از ايرانيان سوره فاتحه را ترجمه كرده و بنظر ❣پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم هم رسانده است.
🍃انواع ترجمه قرآن🍃
✨ترجمه تحت اللفظى✨
👈يا كلمه به كلمه، كه مترجم زبان مبدأ را كلمه به كلمه به زبان مقصد برمى گرداند. در ترجمه هاى قديم قرآن، مترجمان با ايمان به رعايت امانت كامل در برگرداندن 📖كلام اللّه به فارسى اين روش را اتخاذ كرده اند. امّا عيب مهم چنين ترجمه اى اين است كه زيبا و رسا نيست چون رعايت اجزاء نحوى جمله- كه در دو زبان همانند نيست- نمى شود، 📍مثلا در جمله فعليه عربى كه فعل در ابتدا آمده و در فارسى بايد در انتها باشد طبعا اين قاعده رعايت نمى شود. به عنوان مثال: 🌟قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ “ آمد به شما از خدا روشنايى و نامه پيدا. كه ترجمه روان آن چنين است: “قطعا براى شما از جانب خدا روشنايى و كتابى روشنگر آمده است”.🌟
✨ترجمه آزاد✨
🖍مترجم خود را مقيّد به برگرداندن دقيق لفظ يا معناى متنى كه ترجمه مى شود نمى داند، بلكه به تناسب هدفى كه دارد به كاستن يا افزودن بر محتواى متن مى پردازد،گرچه معنى را به طور كلّى منتقل مى كند. روشن است ترجمه آزاد 📖قرآن را نمى توان ترجمه واقعى آن دانست، بلكه بايد آن را استنباط و دريافت ترجمان شمرد.
✨ترجمه معنايی✨
📍در اين روش، مترجم معنى را از زبان مبدأ به زبان مقصد برمى گرداند، به طورى كه مراد گوينده يا نويسنده كاملا بيان شود و تا ممكن شود الفاظ دو زبان نيز هماهنگى داشته باشد. 🔺بلى گاه براى رساندن مقصود يا روانى جمله بايد عبارتى افزوده شود، كه به رعايت امانت اين افزوده ها را درون هلالين () قرار مى دهند.اگر هدف از 💬تلاوت قرآن در نظر گرفته شود طبعا اين نتيجه حاصل مى شود كه بهترين نوع ترجمه ❣كلام اللّه، ترجمه معنايى است كه مراد آيات را بازگو مى كند. البتّه كلمات و تعبيرات و جمله بندى بايد شيوا، گويا- و حتّى الامكان- زيبا و خوشخوان باشد، كه سزاوار نام “ترجمه شايسته قرآن” - كه در برترين حد فصاحت و بلاغت است- گردد.✅
⚛️"حرص در کسب دانش است"
✨...و حِرْصا فِي عِلْم✨
👈با اینکه واژه حرص بار منفی دارد ولی اشاره به این است
که آنها شدیدا به دنبال فراگیری علم اند
و روزی بر آنها نمی گذرد که دانش
تازه ای کسب نکنند
در حالی که دنیا پرستان 💰حریص در جمع اموالند💰
پرهیزکاران حریص در جمع علم اند✅
🔺زیرا پرهیزکاری بدون علم عمق و ریشه ای ندارد.🔻
📝 از دیگر اوصاف پرهزکاران؛
🌳"علم همراه با حلم است."
✨و عِلْما فِي حِلْم✨
📍 یعنی عالم در برابر جهل جاهلان نباید خشمگین شود و تند خویی کند.
بلکه با 💎بردباری و به صورت تدریجی در آنها نفوذ نماید و جهلشان رااز بین ببرد.
«حَبْل» در لغت، به معنای ریسمانی طولانی و محکم است که با آن چیزی را
میبندند در نگاهی دیگر، «حبل» عبارت است از چیزی کشیده طویل که برای رسیدن
به مقصود به آن چنگ میاندازند. و این وسیلهای است که هم در مادیات و هم
معنویات کاربرد دارد
در حقیقت «حبل» استعاره است برای رسیدن، و هر چیزی که به وسیله آن به چیزی دیگر وصل میشود.
«متین» از أسمای حسناى الهی است،که معنایش سفت و سخت، محکم و نیرومند میباشد «حَبْلٌ متینٌ» نیز به معنای ریسمان محکم است.
اصطلاح «حبل المتین» در خود قرآن ذکر نشده، بلکه در قرآن تنها تعبیر «حبل
الله»آمده که یکی از مصادیق بارز آن اولیای الهی و مصداق بارز دیگر آن نیز
قرآن کریم است.
در احادیث اما تعبیر «الْحَبْلُ الْمَتِینُ» و «حبل
الله المتین» در توصیف قرآن آمده است. رسول خدا(ص) در ویژگی قرآن
میفرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النُّورُ الْمُبِینُ، وَ
الْحَبْلُ الْمَتِینُ، وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، وَ الدَّرَجَةُ
الْعُلْیَا، وَ الشِّفَاءُ الْأَشْفَى»؛] قرآن نور آشکار، ریسمان محکم، دستگیره مطمئن، پایگاه بلند، و بهترین شفا دهنده است.
همچنین امام على(ع) در سفارش به قرآن میفرماید: «وَ عَلَیْکُمْ بِکِتَابِ
اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِین...»؛ بر شما باد به کتاب خدا، که
آن ریسمان محکم است.
در اینکه فلسفه تشبیه قرآن به حبل متین چیست،
باید گفت؛ این تعبیر برای آن است که هر کسی که به ریسمان بچسبد از سقوط
نجات پیدا میکند. در مورد قرآن نیز اینگونه است؛ یعنی کسی که به قرآن
تکیه کند، او را از گمراهی نجات میدهد. و قرآن متین است؛ یعنی قوی است؛
چرا که هرگز انقطاعی ندارد و این غایت متانت و قوت است.
در حقیقت واژه
حبل به صورت استعاره براى این است که تمسّک به قرآن سبب نجات از تباهى و
هلاکت است، همانطور که ریسمان سبب دور شدن از خطر است.
وقتی گفته
میشود قرآن «حبل متین» است یعنی مانند طنابی محکم آویزان است و به جای
محکم و مطمئنی بسته شده و سر آن به دست خداوند است.
بنابر این، «حبل
المتین» بودن قرآن به این اعتبار استکه هر کسی که تعالیم و آموزههای قرآن
را دستور کار زندگی خویش قرار دهد و به آن عمل کند، از سقوط در گمراهی و
هلاکت در امان است، و اهل نجات و رستگاری خواهد بود.
البته، در روایات و احادیث از امام علی(ع) نیز تعبیر به حبل المتین شده است،]
چنانکه در زیارت آنحضرت میخوانیم: «... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا
أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ
الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ
الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیم».
الف)در صورتی که تأخیر ادای دین برای عدم قدرت بدهکار باشد و در اوّلین فرصت آن را تأدیه کند، طلبکار حق دریافت مبلغ زائد ندارد
با توجه به اینکه مقداری از این پول برای سقّاخانه بوده، جایز می
دانید که ماشین فروخته شده پولش در امورات سقّاخانه مصرف شود و یا با توجه
به اصرار شورا و دهیاری محل در عام المنفعه مصرف شود.؟
کمبود بارش و نزولات آسمانی پدیده ای است که در هر عصر و زمانی در مکان های مختلف هستی رخ داده است ، و عاملی ورای عوامل محیطی دخیل است ،و آن هم دست قادر خداوند متعال است که بنا بر صلاح دید خود گاه نزول باران رحمت را بر قومی مانع می شود . و در این مواقع چیزی جز خواست و اراده خود او نمی تواند درهای آسمان را بر زمینیان تشنه باران بگشاید .
خداوند متعال عادل و و رحیم است و نعمتی را از بندگانش دریغ نمی دارد مگر به مصلحتی یا تنبهی برای خطاها و گناهان ،در این عواملی که می تواند تأثیر گذار باشد عامل استغفار و دعا از سوی بندگان است.
امام علی علیه السلام نحوه دعا کردن برای باران را به ما می آموزد می فرماید: «بارالها ! بارانى حیات بخش، سیراب کننده، کامل، همگانى، پاکیزه، پربرکت، گوارا و خرّمى بخش از ناحیه خودت بر ما نازل فرما ! بارانى که گیاهانى پربرکت با شاخه هاى پر ثمر و برگهاى سرسبز و پرطراوات برویاند، آن گونه که بندگان ضعیفت را با آن توان بخشى و سرزمینهاى مرده را با آن زنده کنى !» (اللَّهُمَّ سُقْیَا مِنْکَ مُحْیِیَةً مُرْوِیَةً، تَامَّةً عَامَّةً، طَیِّبَةً مُبَارَکَةً، هَنِیئَةً مَرِیعَةً، زَاکِیاً نَبْتُهَا، ثَامِراً فَرْعُهَا، نَاضِراً وَرَقُهَا، تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِیفَ مِنْ عِبَادِک، وَتُحْیِی بِهَا الْمَیِّتَ مِنْ بَلاَدِکَ).
در واقع امام (علیه السلام) امام از پیشگاهِ حق تقاضاى بارانى مى کند که شرائط در آن جمع باشد و موانع از آن دور، زیرا بسیار دیده شده که بارانهاى سیل آسا مى بارد ولى همه چیز را ویران مى کند، یا در نقطه خاصّى متمرکز مى شود و نفع آن عام نیست و یا همراه با سردى شدید هوا و یخبندان مى شود که آثار منفى بجا مى گذارد و یا موانعى همچون بادهاى گرم، طوفانهاى شدید، آفات گیاهى ملخ و حشرات موذّى و امثال آن، آثار باران را از میان مى برد، امام (علیه السلام) تمام این جوانب را در نظر مى گیرد و جمع همه شرایط و دفع همه موانع را از خدا مى طلبد.
و در ادامه می فرماید : «خداوندا ! بارانى ده ! که تپّه ها و کوههاى بلند ما را پر گیاه سازد و در دامنه ها و دشتها جارى گردد، به تمامى سرزمین ما نعمت فراوان بخشد، میوه ها با آن به ماروى آورند، چهارپایان ما با آن زندگى کنند و سرزمینهاى دورتر از ما نیز از آن بهره مند شوند، و روستاهاى ما از آن مدد گیرند (همه اینها را) از برکات واسع و عطایاى فراوان خویش بر بندگان فقیر و حیوانات وحش بیابان عنایت فرما! » (اللَّهُمَّ سُقْیَا مِنْکَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا، وَتَجْرِی بِهَا وِهَادُنَا، وَیُخْصِبُبِهَا جَنَابُنَا، وَتُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا، وَتَعِیشُ بِهَا مَوَاشِینَا، وَتَنْدَىبِهَا أَقَاصِینَا، وَتَسْتَعِینُ بِهَا ضَوَاحِینَا مِنْ بَرَکَاتِکَ الْوَاسِعَةِ، وَعَطَایَاکَ الْجَزِیلَةِ، عَلَى بَریَّتِکَ الْمَرْمِلَةِ، وَوَحْشِکَ الْمُهْمَلَةِ).
امام (علیه السلام) سعه صدر و وسعت نظر و رحمت عام خود را در این دعا نشان مى دهد، چرا که مناطق دور و نزدیک را در نظر گرفته، چهارپایان و حتى حیوانات وحشى بیابان را از نظر دور نمى دارد، دعاى او همگان را شامل مى شود و تقاضاى او همه را در بر مى گیرد و این است معنى لطف و مرحمت عام امام (علیه السلام)پیشواى بزرگ اسلام !
بارالها ! بارانى حیات بخش، سیراب کننده، کامل، همگانى، پاکیزه، پربرکت، گوارا و خرّمى بخش از ناحیه خودت بر ما نازل فرما ! بارانى که گیاهانى پربرکت با شاخه هاى پر ثمر و برگهاى سرسبز و پرطراوات برویاند، آن گونه که بندگان ضعیفت را با آن توان بخشى و سرزمینهاى مرده را با آن زنده کنى!
سپس امام (علیه السلام) در ادامه تقاضاهاى خود در مورد نزول بارانهاى پربرکت چنین عرضه مى دارد(خداوندا !) آسمانى مرطوب و پرباران، بارانى دانه درشت و پى درپى که قطراتش (بر اثر کثرت و شدّت) یکدیگر را به پیش رانند، و از خود دور سازند» (وَأَنْزِلْ عَلَیْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً*، مِدْرَاراً هَاطِلَةً*، یُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ، وَیَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ).
و در توصیف بیشتر مى افزاید : «نه رعد و برق بى باران و ابر بى ثمر، و نه ابرهاى کوچک پراکنده، و نه دانه هاى ریز، همراه بادهاى سرد» (غَیْرَ خُلَّبَرْقُهَا، وَلاَ جَهَام عَارِضُهَا، وَلاَ قَزَع رَبَابُهَا، وَلاَ شَفَّان ذِهَابُهَا).
«(بارانى مرحمت کن که) قحطى زدگان، به نعمت فراوان رسند و از برکت آن گرفتاران خشکسالى، زنده گردند، زیرا توئى که بعد از نومیدى آنها، باران را فرو مى فرستى و رحمتت را گسترش مى دهى وتو سرپرستى هستى شایسته ستایش» (حَتَّى یُخْصِبَ لإمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ، وَیَحْیَا بِبَرَکَتِهَا المُسْنِتُونَ، فَإنَّکَ (تُنْزِلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا، وَتَنْشُرُ رَحْمَتَکَ وَأَنْتَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ)).
امام(علیه السلام) نهایت فصاحت و بلاغت بى نظیر خود را در این خطبه بیان کرده و تقاضاى خویش را در محضر پروردگار، آن چنان شرح داده که مردم را به الطاف الهى آشنا سازد، و به آنها بگوید در مسیر نعمت، موانع زیادى است که اگر لطف خداوند شامل حال آنها نگردد هرگز به کمال مطلوب نمى رسند و به یقین چنین بیانى از کسى که «مۆید من عندالله» نیست وروح القدس اورا یارى نمى دهد امکان پذیر نمى باشد.
نماز باران
از دستورات جالب در اسلام نماز «استسقاء» است که همه فقهاى اسلام، اعم از شیعه و اهل سنت آن را در کتب فقهى خود آورده اند.
طبق آنچه در منابع پیروان اهل بیت (علیهم السلام) آمده است یکى از آداب آن، این است که مردم سه روز روزه بگیرند و در روز سوّم در حالى که همه روزه دارند به بیرون شهر مى روند و دو رکعت نماز همانند نماز «عید فطر وقربان» به جا مى آورند که در رکعت اوّل، پنج قنوت دارد و در رکعت دوّم چهار قنوت ودر قنوت ها به جاى دعایى که در قنوت نماز «عید» خوانده مى شود دعاهایى در زمینه باران و طلب رحمت از پروردگار مى خوانند و قبل از هر دعا درود بر محمّد وآل محمّد (صلى الله علیه وآله) مى فرستند و هنگامى که امام (علیه السلام) از نماز فراغت یافت، عباى خودرا به امید نزول باران پشت و رو مى کند و رو به قبله کرده یکصد بار با صداى بلند تکبیر مى گوید (ومردم نیز با او تکبیر مى گویند) پس از آن به طرف مردم رو کرده به سوى راست متوجه مى شود و صدبار با صداى بلند سبحان الله مى گوید آن گاه به سمت چپ رو کرده و یک صد بار با صداى بلند لا إله إلاّ الله مى گوید، سپس رو به مردم کرده یکصد بار با صداى بلند حمد خدا مى گوید و مردم هم چنین مى کنند، آن گاه امام دست به سوى آسمان بلند کرده به اتفاق مردم دعا مى کند و تضرع وزارى نموده از خدا تقاضاى رحمت مى کنند و مردم دعاى امام را آمین مى گویند.
خداوندا ! بارانى ده ! که تپّه ها و کوههاى بلند ما را پر گیاه سازد و در دامنه ها و دشتها جارى گردد، به تمامى سرزمین ما نعمت فراوان بخشد، میوه ها با آن به ماروى آورند، چهارپایان ما با آن زندگى کنند و سرزمینهاى دورتر از ما نیز از آن بهره مند شوند، و روستاهاى ما از آن مدد گیرند (همه اینها را) از برکات واسع و عطایاى فراوان خویش بر بندگان فقیر و حیوانات وحش بیابان عنایت فرما !
در بعضى از روایات آمده است که پیرمردان و پیرزنان و کودکان و حتى حیوانات تشنه و گرسنه را با خود به بیابان آورند و بچه ها را از مادران جدا کنند تا گریه آنها دل هاى همگان را تکان دهد و توجه آنها به خدا بیشتر شود.
و در صورتى که نتوانند تمام این مراسم را انجام دهند از گناهان خویش توبه مى کنند و دست به دعا برمى دارند و به صورت دسته جمعى دعا مى کنند.
این مراسم اثر عجیبى دارد و به راستى حالت تضرع و دعا در همه ایجاد مى کند حالتى که انسان ها را به ذات بى مثال خداوند رحمان و رحیم مرتبط مى سازد و سبب نزول رحمت او مى شود.
این نماز آثار جنبى خوبى در تربیت نفوس و توبه از گناه و بازگشت به پاکى ها و نیکى ها دارد که گاه اثر جنبى آن از نزول باران بیشتر و پربرکت تر است.
از روایات اسلامى استفاده مى شود که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) هنگامى که مردم از خشکسالى شدید به حضرتش شکایت کردند نماز و دعاى باران خواند، و چنان بارانى نازل شد که مردم به زحمت افتادند و خواستار پایان باران شدند(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 7، صفحه 272 و بحار الانوار، جلد 88، صفحه 329).
قرائن نشان مى دهد که امام امیرالمۆمنین (علیه السلام) نیز خطبه بالا را بعد از نماز باران خوانده است زیرا در بعضى از روایات که این خطبه را به طور کاملترى نقل مى کند جمله : «اللَّهُمَّ إنّا خَرَجْنَا إلَیْکَ» آمده است که نشان مى دهد حضرت به اتفاق مردم به بیابان رفته اند، و این کار معمولاً براى خواندن نماز باران است و در بعضى از روایات آمده است که على (علیه السلام) در آخر این خطبه گریه کرد و با عباراتى بسیار سوزناک از خداوند متعال تقاضاى باران نمود.
[2]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 462، انتشارات کتابچی، تهران، 1376 ش
خداشناسی و امام شناسی هر یک دارای مراتب هستند، پایین مرتبهی خداشناسی یعنی اصل اعتقاد به خداوند، پایه تمام اعتقادات است و مترتب بر هیچیک از گزارههای دیگر دینی نیست؛ یعنی نه متوقف بر پیامبرشناسی است و نه متوقف بر امام شناسی و نه متوقف بر معادشناسی است؛ بلکه اعتقادات دیگر دینی متوقف بر خداشناسی است. اما شناخت عمیق و دقیقتر و معرفت کامل خداوند از طریق شناخت پیامبر(ص) و امام(ع) میسر است. چنانکه هر چه شناخت به خداوند بیشتر و عمیقتر گردد، معرفت نسبت به پیامبر و امام نیز عمیقتر خواهد شد.
💠دیدگاه علامه حسن زاده آملی نسبت به حضرت معصومه (س)
♦️آیتالله حسن رمضانی میگفت: چندین سال قبل، دانشگاه قم برای تجلیل از مقام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها گردهمایی تشکیل دادند و از من خواستند که واسطه شوم و حضرت استاد علامه حسن زاده آملی را برای این مجمع دعوت کنم.
♦️معمولا حضرت استاد به خاطر کسالت و اشتغالات فراوانشان این دعوتها را قبول نمیکردند، اما وقتی این مساله را مطرح کردم با کمال صفا و صمیمیت و تمام وجود، سریعا قبول کردند.
♦️حتی به مسئولین آنجا تماسی نگرفتیم که وسیلهای برای حضور استاد در مراسم بفرستند. خود ایشان به محل جلسه تشریف آوردند و به محض حضور در مجلس، جلسه منقلب شد و قرار نبود ایشان سخنی بگویند، اما اصرار مسئولین و دیگران ایشان را به حرف آورد و جملهای که با تمام وجود فرمودند و ابراز کردند و همه را منقلب کرد این بود: «اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمیشدم برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینهخیز میآمدم!»
♦️همچنین علامه میفرمود: «ما امامزاده زیاد داریم و خود موسی بن جعفر علیهماالسلام فرزندان زیادی داشتند، اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه (س) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد و ای کاش من میتوانستم در این مسیر اینطور به محضر شما تشرف پیدا کنم.»
حضرت علامه حسن زاده آملي
🌹كانال شاخه طوبي 🌹
در حديث است: سه چيز است که رعايتش واجب است چه در مورد مسلمان و
چه در مورد غير مسلمان، يعنی از حقوق خاصه روابط «اسلامی» نيست، از حقوقِ
«انسانی» است.
يکی رعايت امانت. اگر کسی امانتی به مسلمانی بدهد ولو
کافرترين کافرها باشد رعايتش واجب و خيانتش حرام است. امام سجاد(ع) اين
مطلب را به اين صورت تمثيل فرمود: اگر قاتل پدرم همان شمشيری را که با آن
پدرم را کشتند به عنوان امانت به من بسپارد خيانت نمیکنم.
دوم مسئله عهد است که اگر انسان عهد و پيمان بست مادام که طرف آن را نقض نکرده نقض نمیکند.
سوم
مسئله نيکی کردن به والدين است؛ يعنی والدين اگر کافر هم باشند اين جور
نيست که تمام حقوقشان ساقط بشود؛ يک حقوقی دارند. ممکن است در يک شرايطی
اين حقوق ساقط گردد. مثلا در وقتی که والدين شمشير به روی اسلام کشيدهاند،
برای فرزندی که مجاهد اسلام است کشتنش جايز است ولی در عين حال يک سلسله
حقوق دارد که رعايت آن حقوق مادام که زنده است واجب است.
آشنایی با قرآن، ج۹، ص۱۳۷-۱۳۶